اضطراب اجتماعی

ساخت وبلاگ
تا حالا به این موضوع توجه کرده اید که افرادی که دارای اضطراب هستند بیش از حد معمول فکر می کنند. انها همیشه در گذشته یا آینده زندگی می کنند، به گذشته فکر می کنند به این دلیل اتفاق گذشته رو توجیه کنند و به خود بقبولانند که اتفاقات گذشته ناشی از ضعف و بی کفایتی آنها نبوده است چرا که در وجود خودشان به توانایی های خودشان شک دارند و به آینده فکر می کنند به این دلیل که برای وقایع آینده که تصور می کنند اتفاق می افتد آماده باشند تا در آینده اضطرابی به آنها وارد نشود. در واقع مضطربین اجتماعی به خاطر اینکه در آینده دچار اضطراب نشوند اضطراب را به زمان حال منتقل می کنند و این کار اصلا با عقل و منطق سازگار نیست چرا که ترس از رخدادی که در آینده با احتمال خیلی کم اتفاق می افتد زندگی حال آنها را از بین می برد. سال ها پیش همیشه در عالم فکر و خیال به سر می بردم. هر اتفاقی که در زندگیم رخ میداد زندگی زمان حالم را تحت تاثیر قرار میداد. اگر در جمعی قرار می گرفتم و بحثی انجام می شد بعدش همیشه به این فکر می کردم که در مورد من چطور فکر کرده اند، آیا من خودم را به شکل یک آدم توانمند نشان دادم یا برعکس من کاری ک اضطراب اجتماعی...ادامه مطلب
ما را در سایت اضطراب اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : در زمان حال زندگی کنید, نویسنده : socialphobia1o بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 20 آبان 1395 ساعت: 6:48

تا چه اندازه مطلب زیر را قبول دارید و در زندگی به کار بسته اید: « برای موفق شدن باید کارهایی را که آدم های موفق انجام داده اند و مسیرهایی را که آنان طی کرده اند به دقت بررسی کنیم و ما نیز آنها را به دقت انجام دهیم تا همان نتیجه را بگیریم.این کوتاهترین مسیر برای رسیدن به هدف است» من در زندگی همیشه مسیرهایی را که خودم به آنها باور داشتم میرفتم و بعد اینکه نتیجه نمی گرفتم باز به انجام همان مسیر اصرار می کردم و دوباره همان نتیجه قبلی را می گرفتم. همیشه در زندگی دنبال این بودم که خودم را به دیگران اثبات کنم چون از درون به خودم معتقد نبودم بنابراین تلاش می کردم اضطراب اجتماعی...ادامه مطلب
ما را در سایت اضطراب اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : socialphobia1o بازدید : 38 تاريخ : دوشنبه 26 مهر 1395 ساعت: 6:04

سالهای سال ذهنم با افکار منفی بمباران شده بود. عادت کرده بودم قبل از اینکه کاری را انجام بدهم بشینم و برایش برنامه ریزی کنم اما متأسفانه به خاطر رفتار نادرست خانواده ام و محیطی که در آن بزرگ شده بودم همیشه از جنبه منفی به آن مینگریستم. همیشه به این فکر می کردم که اگر نتوانستم کار را به درستی انجام دهم چه اتفاقی می افتد و چکار کنم که تحقیر نشوم. چکار کنم که از نظر دیگران آدم ضعیف و بی کفایتی نشان داده نشوم. و ....  قبل از اینکه کاری رو انجام دهم خودم را بازنده میدانستم و همیشه هم این اتفاق می افتاد نه به این خاطر استعداد انجام آن کار را نداشتم بلکه به این خاط اضطراب اجتماعی...ادامه مطلب
ما را در سایت اضطراب اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : رهایی از افکار منفی,راه رهایی از افکار منفی,راههای رهایی از افکار منفی,برای رهایی از افکار منفی,روش رهایی از افکار منفی,چگونگی رهایی از افکار منفی,راهای رهایی از افکار منفی,برای رهایی از افکار منفی چه باید کرد,دعا برای رهایی از افکار منفی,ذکر برای رهایی از افکار منفی, نویسنده : socialphobia1o بازدید : 31 تاريخ : جمعه 9 مهر 1395 ساعت: 12:31

پشیمانم!!! پشیمانم برای تک تک لحظه های گرانبهای عمرم که سپری شد و استفاده نکردم، پشیمانم برای تمام لحظ های عمرم که با حس تنفر نسبت به خودم سپری شد، پشیمانم برای کارهایی که می توانستم انجام دهم اما به خاطر ترس از قضاوت دیگران انجام ندادم، پشیمانم برای تمام تجربه های که می توانستم کسب کنم و به خاطر ترس از انتقاد دیگران شهامت به دست آوردن آن را نداشتم، پشیمانم برای بی اعتنایی که نسبت به قضاوت شدن توسط دیگران میتوانستم داشته باشم و انجام ندادم، پشیمانم برای تمام این سال هایی که می توانستم خودم باشم و خودم نبودم، پشیمانم برای هزاران و هزاران گوهر دیگری که اضطراب اجتماعی...ادامه مطلب
ما را در سایت اضطراب اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : داوری و قضاوت,پیش داوری و قضاوت,تفاوت داوری و قضاوت,پیش داوری و قضاوت عجولانه,داوری قضاوتی, نویسنده : socialphobia1o بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 31 شهريور 1395 ساعت: 16:49

سال‌ها با اضطراب اجتماعی روبرو بودم همیشه از اجتماع فرار می کردم از زندگی لذت نمی بردم چون همیشه به دنبال این بودم که بقیه در مورد من چی فکر می کنند چه قضاوتی می کنند پشت سرم چی می گویند و .... خلاصه اینکه از همه آدم‌ها فراری بودم هر روز تصمیم می گرفتم که دیگه اضطراب نداشته باشم اما نمیتونستم. شب‌ها دراز می کشیدم و به جای اینکه بخوابم وقایع روزانه را مرور می کردم که ادم ها در مورد من چی فکر کرده اند و چی گفته اند. همیشه در دنیای خودم تنها بودم و گوشه گیری و خلوت را ترجیح می دادم. به مهمانی و عروسی نمی رفتم و اگرم علیرغم میلم می رفتم یک گوشه می‌نشستم و لحظه اضطراب اجتماعی...ادامه مطلب
ما را در سایت اضطراب اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : socialphobia1o بازدید : 11 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 6:31

قصد دارم در مورد یکی از بدترین کاتالیزورهای اضطراب اجتماعی بنویسم و آن فرار از شرایط اضطراب آور است. ادم‌هایی که اضطراب دارند همیشه می‌خواهند از صحنه فرار کنند و این بدترین کار ممکن است. از زندگی خودم می گویم هنگامی که به مهمانی می‌رفتم فقط از لحظه ورود به مهمانی تا لحظه خروج فقط به یک چیز فکر می‌کردم و آن هم این بود که کی مهمانی تمام می‌شود و من از این وضعیت خلاص می شوم، سر کلاس درس به جای توجه به مطالب درسی به این فکر می کردم که اگه از من سوال بپرسند چکار کنم و لحظه شماری می‌کردم تا کلاس درس تمام شود، در بین دوستام همیشه می‌خواستم نگاه ها به من جلب اضطراب اجتماعی...ادامه مطلب
ما را در سایت اضطراب اجتماعی دنبال می کنید

برچسب : شرایط فرار از ایران,شرایط فرار از سربازی,شرایط فرار از خدمت,شرایط فرار از دین,شرایط فرار از مهریه,شرایط فرار از روزه, نویسنده : socialphobia1o بازدید : 44 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 6:30